شایان جون

ديروز بعد ازظهر كه شايان از خواب بيدار شد صداي يگانه (دخترخاله) رو شنيد. هنوز حس راه رفتن نداشت به عشق رسيدن به يگانه با گفتن گاگا، گاگا، گاگا، ... شروع به دويدن كرد و يه دفعه هم كنترلش رو از دست داد و پخش زمين شد.بعد هم نمي تونست راه بره برديمش دكتر و از پاش عكس گرفتيم ولي خدا را شكر شكستگي نبود فقط كوفتگي و ورم پشت پا هست. دكتر گفت تا دو سه روز راه رفتن براش سخته. حالا فكر كنين اين شايان شيطون چه جوري مي تونه فقط بشينه و بخوابه!!!!

شايان جون دو خاله مهربون داره ولي دايي نداره. 1- خاله فرزانه (خاله فرزانه زن عموش هم مي شه): خاله فرزانه يكي دختر ناز و دوست داشتني داره به اسم يگانه (به قول شايان: گاگا) .  يگانه جون الان 3 سال و 9 ماهشه. يگانه  و شايان از ته دل همديگه رو دوست دارن ولي بعضي وقتها مي خوان لج همديگه رو در آرن. يگانه اكثر مواقع شايان رو داداشي صدا مي كنه. 2- خاله مريم: خاله مريم يك ماه هست كه ازدواج كرده. شايان به خاله فرزانه مي گه : مامان . به خاله مريم يا مي گه: آله يا منه . به شوهر خاله مريم هم مي گه: دايي . شايان وقتي خاله مريم رو منه صدا مي كنه خاله مريمش خيلي ذوق زده مي شه و قربون صدقش مي ره شايان هم خوشش مي آد و با خنده پشت س...

٢٥ اسفند عقد كنون خاله مريمش بود. از صبح نتونسته بودم خيلي به شايان رسيدگي كنم و خيلي خسته بود ولي با اين حال پسر خوبي بود و خيلي بهش خوش گذشت و رقص و پايكوبي كرد. فداش شم وقتي خاله مريم رو تو لباس عروس ديد نمي شناختش تا چند روز احساس غريبي ميكرد و از خاله مريم خجالت مي كشيد. ولي الان ديگه براش عادي شده.  

شايان گلم اين روزها خيلي شيطون شده. فقط ميخواد بازيگوشي كنه و بره بيرون. وقتي سوئيچ ماشين رو مي بينه برمي داره و ميگه: لي لي (كليد) ددر. بيرون هم كه مي ريم اگه كفش پاش باشه تو بغل كه بند نمي شه مي خواد راه بره اون هم مستقل بدون اينكه دستش رو بگيريم.